درباره من
کم کم می فهمید
ادامه...
پیوندها
دستهها
جدیدترین یادداشتها
همه- پایان خدمت
- هذیان های یه مجرد
- لیلی تر از لیالی
- فانتزی
- دخترها مچکریم
- [ بدون عنوان ]
- [ بدون عنوان ]
- داستان فاخمه ی "چیزی که ما را نکشد قویترمان خواهد کرد"
- شعرخوانی: راه خانه
- فلانی این زندگی کساد بی شعور خر را سوژه بده
- جایی برای دری وری نیست
- زن آینده ام اینجا را نخواند
- چهار سال سگی
- اکسیر امید
- سکانس: buzz
بایگانی
- فروردین 1393 1
- آبان 1392 1
- مهر 1392 1
- شهریور 1392 4
- مرداد 1392 2
- تیر 1392 2
- خرداد 1392 5
- اردیبهشت 1392 4
- فروردین 1392 2
- بهمن 1391 1
- مهر 1391 10
- شهریور 1391 14
- مرداد 1391 16
- تیر 1391 8
آمار : 24569 بازدید
Powered by Blogsky
آن روی زندگی: وقتی که غرور به سراغت میآید
پ.ن1: چهار طلا، دو نقره و یک برنز این بچه ها باعث شد تا همین الان پرافتخارترین ادوار را المپیک را تجربه کنیم و مطمئنا عبد ولی هم یکی از همین افتخارآفرینان است.
پ.ن2: پست قبلی به دلیل فضای نارحت کننده اش حذف شد و از ونوس عزیز شرمنده ام.
reza
چهارشنبه 18 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:16 ق.ظ
خب پس بهتون تبریک میگم :)
در مورد پست قبل هم خب هرکس یه نظری داره و در مورد وبلاگش یه عقیده ای!مثلا من خودم وبلاگم مثل اتاقم می مونه...مثل دفترخاطراتم...خلاصه که یه چیز شخصی و خیلی دوست داشتنی که دوست دارم همیشه هرچیزی که وقتی اون پست و نوشتم حس کردم واسه همیشه بمونه تو وبلاگم ولی خب خیلی هارو دیدم مثل شما که دوست ندارن فضای وبلاگشون ناراحت کننده بشه....و به نظر شما احترام میذارم:)
صاحب احترام باشی خانوم جان
طلا مال عبدولی بود و بس.. از حق خوری های ورزشی متنفرم... کلی تلاش.. کلی زحمت.. شب و روز تمرین یعنی پوووووووووووف..
مدالای بچه ها هم حلالشونه... با امکانات ایران این مدالا واقعن غرورآفرینه... بی نظیرن این بچه ها...
پست پاک می کنی دیگه؟!!!!!!! :دی
آدم میره باشگاه واسه خودش تمرین کنه یه ساعت نشده جرواجر میشه....کار از این سخت تر نمیشه تو مملکتی که همه فقط دوره المپیک به یادت می افتین جون بکنی و مقام بیاری
این دو تا وزنه بردار جوون که غیرت کردن ما ایرونیا رو سرفراز کردن هردوشون پس از کسب مدال، مدالشون رو به مادرانشون هدیه کردن دمشون گرم که تو اوج قدرت خاکبوس پای مادرانشون هستن
موافقم باهاتون